شعر بسیار زیبای زیر از سروده های اقبال است:
ما از خدای گم شده ایم ، او به جستجوست................. چون ما نیازمند و گرفتار آرزوست
گاهی به برگ لاله نویسد پیام خویش..............گاهی درون سینه مرغان به های و هوست
در نرگس آرمید که بیند جمال ما...................چندان کرشمه دان که نگاهش به گفتگوست
آهی سحرگهی که زند در فراق ما.......................بیرون و اندرون ، زبر و زیر و چارسوست
هنگامه بست از پی دیدار خاکیی............................نظاره را بهانه تماشای رنگ و بوست
پنهان به ذره ذره و نا آشنا هنوز.........................پیدا چو ماهتاب و به آغوش کاخ و کوست
در خاکدان ما گهر زندگی گم است..................این گوهری که گم شده مائیم یا که اوست